چون تو کردی حدیث عشق آغاز پس چرا قصه شد دگرگون باز؟ من ز عشق تو پرده بدریده تو نشسته درون پرده به ناز تو ز من فارغ و من از غم تو کرده هر لحظه نوحه‌ای آغاز من چو حلقه بمانده بر در تو کرده‌ای در به روی بنده فراز آمدم با دلی و صد زاری بر در لطف تو، ز راه نیاز من از آن توام، قبولم کن از ره لطف یکدمم بنواز آمدم بر درت به امیدی ناامیدم ز در مگردان باز فخرالدین عراقی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۳۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/19354