بر من نظری کن، که منت عاشق زارم دلدار و دلارام به غیر از تو ندارم تا خار غم عشق تو در پای دلم شد بی‌روی تو گلهای چمن خار شمارم نی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کرد نی فرصت آن تا نفسی با تو برآرم تا شام درآید، ز غمت، زار بگریم باشد که به گوش تو رسد نالهٔ زارم کم کن تو جفا بر دل مسکین عراقی ورنه، به خدا، دست به فریاد برآرم فخرالدین عراقی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/19395