آن مونس غمگسار جان کو؟ و آن شاهد جان انس و جان کو؟ آن جان جهان کجاست آخر؟ و آن آرزوی همه جهان کو؟ حیران همه مانده‌ایم و واله کان یار لطیف مهربان کو؟ با هم بودیم خوش، زمانی آن عیش و خوشی و آن زمان کو؟ ای دل شده، دم مزن ز عشقش گر عاشق صادقی نشان کو؟ گر باخبری ازو نشان چیست؟ ور بی‌خبری ز جان فغان کو؟ گر یافته‌ای ز عشق بویی خون دل و چشم خون فشان کو؟ ور همچو من از فراق زاری دل خسته و جان ناتوان کو؟ ای دل، منگر سوی عراقی سرگشته مباش هم‌چنان کو فخرالدین عراقی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۳۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/19452