ما در شکست گوهر یکدانهٔ خودیم سنگ ملامت دل دیوانهٔ خودیم چون بلبل از ترانهٔ خود مست می‌شویم ما غافلان به خواب ز افسانهٔ خودیم در خون نشسته‌ایم ز رنگینی خیال چون لاله دلسیاه ز پیمانهٔ خودیم گیریم گل در آب به تعمیر دیگران هر چند سیل گوشهٔ ویرانهٔ خودیم دست فلک کبود شد از گوشمال و ما مشغول خاکبازی طفلانهٔ خودیم ما چون کمان ز گوشه نشینی درین بساط هر جا رویم معتکف خانهٔ خودیم صائب، شده است برق حوادث چراغ ما تا خوشه چین خرمن بی‌دانهٔ خودیم صائب تبریزی : دیوان اشعار : گزیدهٔ غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۳۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/19957