مهر رخسار و مه جبین شدهای
آفت دل بلای دین شدهای
مهر و مه را شکستهای رونق
غیرت آن و رشک این شدهای
پیش ازین دوست بودیم از مهر
دشمن من کنون ز کین شدهای
من چنانم که پیش ازین بودم
تو ندانم چرا چنین شدهای
ننشستی چرا دمی با من
گرنه با غیر همنشین شدهای
دل ز رشکم تپد چو بسمل باز
بهر صیدی که در کمین شدهای
غزلی گفتهای دگر هاتف
که سزاوار آفرین شدهای
هاتف اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۵
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/20349