امیر داد گستر خان عادل دلیر عدل پرور شاهرخ خان خدیو کامران کز یاری بخت نپچید آسمانش سر ز فرمان برای قطع نخل هستی خصم تبرزینی به دستش داد دوران تبرزین نه کلید فتح و نصرت تبرزین نه نشان شوکت و شان تبرزین نه رگ ابری شرر بار که انگیزد ز خون خصم طوفان تبرزین نه عقابی صیدپیشه که قوت اوست مغز اهل عدوان کسی کو گیردش بر کف نماند چو موسی و ید بیضا و ثعبان ز آسیبش پریشان باد دایم سر دشمن چو گوی از ضرب چوگان هاتف اصفهانی : دیوان اشعار : مقطعات : قطعه شمارهٔ ۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/20379