تو ای نسیم صباحی که پیک دلشدگانی علی‌الصباح روان شو به جستجوی صباحی سراغ منزل آن یار مهربان چو گرفتی چو صبح خرم و خندان شتاب سوی صباحی گرت هواست که در بر رخ تو زود گشاید طفیل روی صبیحی برو به کوی صباحی پس از سلام به کنجی نشین و بهر تحیت نخست صبحک الله بخوان به روی صباحی اگر به یاد غریبان این دیار برآید حدیثی از لب شیرین و بذله گوی صباحی بگو که هاتف محنت نصیب غمزده تا کی شبان تیره نشیند در آرزوی صباحی به جان رسیده ز رنج خمار دوری و خواهد صبوحی از می انفاس مشکبوی صباحی هاتف اصفهانی : دیوان اشعار : مقطعات : قطعه شمارهٔ ۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/20382