یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست حالیا خانه برانداز دل و دین من است تا در آغوش که می‌خسبد و هم خانه ی کیست باده ی لعل لبش کز لب من دور مباد راح روح که و پیمان ده پیمانه ی کیست دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو بازپرسید خدا را که به پروانه ی کیست می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد که دل نازک او مایل افسانه ی کیست یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین در یکتای که و گوهر یک دانه ی کیست گفتم آه از دل دیوانه ی حافظ بی تو زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه ی کیست حافظ : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2196