ای سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس خون من غریب مریز از خدا بترس هر دم به سینه راه مده کینهٔ مرا وز آه سینه سوز من مبتلا بترس بر بی‌دلان ز سخت دلیها مکش عنان از سنگ خود نه‌ای تو ز تیر دعا بترس بی‌ترس و باک من به خطا ترک کس مکن زان ناوک خطا که ندارد خطا بترس دی با رقیب یافت مرا آشنا و گفت ای محتشم ازین سگ نا آشنا بترس محتشم کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۲۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/22068