بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد که تاب من به جهان طره ی فلانی داد دلم خزانه ی اسرار بود و دست قضا درش ببست و کلیدش به دلستانی داد شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب به مومیایی لطف توام نشانی داد تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش که دست دادش و یاری ناتوانی داد برو معالجه ی خود کن ای نصیحت گو شراب و شاهد شیرین که را زیانی داد گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد حافظ : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۱۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2242