منگر به حدیث خرقه پوشان آن سخت دلان سست کوشان آویخته سبحه‌شان به گردن همچون جرس از درازگوشان از دور چو کشتگان ببینی از راه بگرد و رو بپوشان از بند ریا و زرق برخیز با ساده نشین و باده نوشان مفروش به ملک هر دو عالم خاک سر کوی می فروشان در باغ چه خوش بود سحرگاه ما سرخوش و بلبلان خروشان مطرب غزل عبید برخوان دل برده ز دست تیزهوشان عبید زاکانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۹۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/23642