خم ابروی او در جانفزائی طراز آستین دلربائی خدا را محض لطفش آفریده به نام ایزد زهی لطف خدائی به غمزه چشم مستش کرده پیدا رسوم هستی و سحر آزمائی ز کوی او غباری کاورد باد کند در چشم جانها توتیائی عبید ار پادشاهی خواهی آخر برو پیشش گدائی کن گدائی عبید زاکانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۰۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/23656