جوهری شام به سودا گری کرده گهر پیش کش مشتری چرخ یکی حلقهٔ انگشترین بر سر یک حلقه هزاران نگین با همه چون سایه شده هم نشست یک تن و هر جا که بجوئیش هست گرم شود بر همه بی هیچ کین پس ز حیا در رود اندر زمین امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : مثنویات : شمارهٔ ۴۷ - تخیل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/24145