ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار امروز به اقبال تو، ای میر خراسان هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار درواز و دریواز فرو گشت و بر آمد بیمست که: یک بار فرود آید دیوار دیوار کهن گشته بپرداز بادیز یک روز همه پست شود، رنجش بگذار آن خجش ز گردنش در آویخته گویی خیکیست پراز باد، درو ریخته از بار آن کن که درین وقت همی کردی هر سال خز پوش و به کاشانه رو از صفه و فروار یاد آری و دانی که: تویی زیرک و نادان ور یاد نداری تو سگالش کن و یادآر رودکی : قصاید و قطعات : شمارهٔ ۵۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/25240