جان ز نظاره خراب و ناز او ز اندازه بیش ما به بویی مست وساقی پر دهد پیمانه را حاجتم نبود که فرمایی به ترک ننگ و نام زان که رسوایی نیاموزد کسی دیوانه را خسرو است و سوز دل و ز ذوق عالم بی‌خبر مرغ آتش خواره کی لذت شناسد دانه را امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۳۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26027