گم شدم در سر آن کوی مجویید مرا او مراکشت شدم زنده مپو یید مرا بر درش مردم و آن خاک بر اعضای من است هم بدان خاک درآید و مشویید مرا عاشق و مستم و رسوایی خویشم هوس است هر چه خواهم که کنم هیچ مگویید مرا خسروم من : گلی ازخون دل خود رسته خون من هست جگر سوز مبویید مرا امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26039