عشق آمد و گرد فتنه بر جایم ریخت عقلم شد و صبررفت و دانش بگریخت این واقعه هیچ دوست دستم نگرفت جز دیده که هر چه داشت درپایم ریخت امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26069