امشب شب من نور ز مهتاب دگر داشت وز گریهٔ شادی جگرم آب دگر داشت هنگام سحر خلق به محراب و دل من ز ابروی بتی روی به محراب دگر داشت قربان شوم و چون نشوم وای که آن چشم بر جان من از هر مژه قصاب دگر داشت نی داشت خبر از خود و نی از می و مجلس خسرو که خرابی ز می ناب دگر داشت امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۱۵۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26151