آرام جانم میرود، جان را صبوری چون بود
آنکس شنا سد حال من ، کاو همچو من در خون بود
رنجم مبادا بر تنی ، چون من مبادا دشمنی
من دانم و همچون منی ، کاندوه دوری چون بود
زلفش که در جانم گزد، چون مار پنهانم گزد
ماری کزینسانم گزد، کی در خور افسون بود
لیلی و موی مشک بو، آنکس که دیده مو به مو
دانم که زنجیر از چه رو، در گردن مجنون بود
امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۳۲۹
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/26324