من امروز از طریق اشک خون آلود خود دیدم که بنیاد دل پر خون من برکنده می آید تو خود دانی که نتوان زیست بی تو لیک حیرانم که ترک دوستان مهربان از دوست چون آید؟ امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۳۵۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26351