ای نوبهار عاشقان، داری خبر از یار ما ای از تو آبستن چمن، وی از تو خندان باغ‌ها ای بادهای خوش نفس، عشاق را فریاد رس ای پاک‌تر از جان و جا، آخر کجا بودی؟ کجا؟ ای فتنۀ روم و حبش، حیران شدم کین بوی خوش پیراهن یوسف بود، یا خود روان مصطفی؟ ای جویبار راستی، از جوی یار ماستی بر سینه‌ها سیناستی، بر جان‌هایی جان فزا ای قیل و ای قال تو خوش، وی جمله اشکال تو خوش ماه تو خوش، سال تو خوش، ای سال و مه چاکر تو را مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2636