رفت دل نیست روشنم حالش برو ای جان تو هم بدنبالش هر که بر حال عاشقان خندد گریه‌ای واجبست بر حالش من مسکین نه مرد درد توأم کوه البرز و پشه حمالش ! امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۱۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26408