ابری خوشست و وقت خوش است و هوای خوش
ساقی مست داده به مستان صلای خوش
باران خوش رسید و حریفان عیش را
گشت آشنای جان و زهی آشنای خوش
بی روی خوب دل نبود خوش به هیچ جا
گل گرچه خو برو بود و باغ جای خوش
عشق بتان اگر چه بلایی است جانگداز
خسرو به جان و دیده خرید این بلای خوش
امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۲۳
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/26418