رسید دوش ندایی از ین بلند رواق کو ای مقیم زوایای شهر بند فراق درین حضیض چرا گشته‌ای چنین محبوس گذر چو طایر قدسی زاوج این نه طاق منافقند و ریایی جمیع اهل بشر بیا به صحبت یاران بی‌ریا و نفاق ترا به روز ازل با جیب عهدی بود چه آمدت که فراموش کرده‌ای میثاق مرو به قول مخالف بهر زه راه حجاز و گرنه راه نیابی به پردهٔ عشاق کسی که مسکن اصلیش عالم علوی است چه می‌کند به خراسان چه میرود به عراق زخویش بگذر و بازای سوی ما خسرو که نیست خوشتر ازینجای در همه آفاق امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۳۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26432