دوش می‌رفت وآه می‌کردم در پی او نگاه می‌کردم هر دم از خون دیده در پی او قاصدی رو به راه می‌کردم شب همه شب ز دود سینهٔ خویش سرمه در چشم ماه می‌کردم ناوک غمزه در دلم می‌زد من دل خسته آه می‌کردم گریه میکردم و به حالت خویش خنده هم گاهگاه می‌کردم امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26457