چو غنچه تا، دل بستم ای بهار جوانی
به هیچ جا ننشستم که جامهای ندریدم
اگر به تیغ سیاست مرا جداکنی از خود
ز تو برید نیارم ولی زخویش بریدم
به عین بیهوشیم رخ نمود و گفت که چونی
چه تشنگی برد آبی که من به خواب بدیدم
امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۶۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/26461