من آن ترک طناز را می شناسم
من آن شوخ بد ساز را می شناسم
میبنید تا می توانید در وی
که من آن سر انداز را میشناسم
نبینم به سویش ز بیم دو چشمش
که آن هر دو غماز را میشناسم
شبم تازه شد جان بدشنام مستی
توبودی من آواز را می شناسم
زمن پرس ذوق سخنهای خسرو
که من آن ره و ساز را میشناسم
امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۴۸۵
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/26480