ببستی چشم من ز افسون زبان هم دلم بردی نه تنها بلکه جان هم خرابم می‌کنی از رخ ز لب نیز ازینم میکشی جانا از آن هم ز تیر تست ما را دعوی خون گواهی میدهد دل آن کمان هم ز بیداد تو خورسندم همه عمر اگر خون ریزیم راضی بدان هم برو ای باد بوسی زن بران پای اگرچیزی نگوید بر دهان هم بده ساقی که من مست و خرانم بیاله خورده‌ام رطل گران هم غمی دارم که باد از دوستان دور به حق دوستی کز دشمنان هم اگر افتد قبول این جان خسرو به بوسی می‌فروشم رایگان هم ! امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۵۰۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26502