گر چه ز خوی نازکت سوخته گشت جان من سوی تو می کشد هنوز این دل ناتوان من خواب نماند خلق را در همه شهر از غمت دور شنیده می‌شود در دل شب فغان من گردهیم به جان امان نزل ره تو عمر من ور کشیم به رایگان گرد سر تو جان من دور مکن ز دامنش گرد من ای صبا ازانک در ره او ازین هوس خاک شد استخوان من امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۵۶۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26555