ای بوده در قفای تو دایم دعای من بیگانگی مکن که شدی آشنای من دست از جفا بدار و گرنه دعا کنم تا دادمن ز تو بستاند خدای من گر من دعاکنم به سحرگاه وای تو گر دست من نگیری صد بار وای من تو از برای عشقی وعشق از برای تو من از برای دردم و درد از برای من امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۵۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26557