ای زندگانی بخش من ، لعل شکر گفتار تو در آرزوی مردنم ، از حسرت دیدار تو معذوری از زلف سیه، پوشی بران روی چو مه سیری ندارد هیچگه، خون دیده از دیدار تو گیرم ترا زین چشم تر ، دشوار می‌آید نظر بیرون کنم دیده زسر ،آسان کنم دشوار تو زین پس به خوبان ننگرم ، در کوی ایشان نگذرم گر هیچ یک ره جان برم، از غمزهٔ خون‌خوار تو در کوی تو بر هر دری ، افتاده می بینم سری این نیست کار دیگری ، این کار تست این کار تو امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۵۷۵ - از غزل های شامل قران السعد ین گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26570