آتش اندر آب هرگز دیده‌ای عنبر اندر تاب هرگز دیده‌ای ؟ چون دهان و لعل شور انگیز او پسته و عناب هرگز دیده‌ای ؟ شد نقاب عارضش زلف سیاه شام پر مهتاب هرگز دیده‌ای ؟ در صدف چون رشته دندان او لولوی خوشاب هرگز دیده‌ای ؟ نرگسش درطاق ابرو خفته مست مست در محراب هرگز دیده‌ای ؟ در غمش خسرو چو چشم خون فشان چشمهٔ خوناب هرگز دیده‌ای ؟ امیرخسرو دهلوی : دیوان اشعار : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : غزلیات (گزیدهٔ ناقص) : گزیدهٔ غزل ۶۰۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/26598