یک پند ز من بشنو، خواهی نشوی رسوا من خمرهٔ افیونم، زنهار سرم مگشا آتش به من اندرزن، آتش چه زند با من؟ کندر فلک افکندم، صد آتش و صد غوغا گر چرخ همه سر شد، ور خاک همه پا شد نی سر بهلم آن را، نی پا بهلم این را یا صافیه الخمر فی آنیه المولی’ اسکر نفرا لدا و السکر بنا اولی’ مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2713