بنمود مه وفا از این جا هرگز نرویم ما از این جا این جا مدد حیات جان است ذوق است دو چشم را از این جا این جاست که پا به گل فرورفت چون برگیریم پا از این جا؟ این جا به خدا که دل نهادیم کس را مبر ای خدا از این جا این جاست که مرگ ره ندارد مرگ است بدن جدا از این جا زین جای برآمدی چو خورشید روشن کردی مرا از این جا جان خرم و شاد و تازه گردد زین جا یابد بقا از این جا یک بار دگر حجاب بردار یک بار دگر برآ از این جا این جاست شراب لایزالی درریز تو ساقیا از این جا این چشمهٔ آب زندگانی ست مشکی پر کن سقا از این جا این جا پر و بال یافت دل‌ها بگرفت خرد هوا از این جا مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2742