لب روح الله ست یا دم صور خانگاه محمد منصور که ز درس و کتاب و دارو هست از سه سو دین و جان و تن را سور زین بنا ایمن از دو چیز سه چیز تن و جان و دل از قبور و فتور تعبیه در صدای هر خم اوست لحن داوود با ادای زبور از تحلیش تیره چهرهٔ تیر وز تجلیش طیره تودهٔ طور در تن ار علتی‌ست اینجا خواه حب مرطوب و شربت محرور در دل ار شبهتیست اینجا خوان لوح محفوظ و دفتر مسطور کتب اینجاست ای دل طالب دارو اینجاست ای تن رنجور عیسی اینجاست ای هوای عفن خضر اینجاست ای سراب غرور پس ازین زین ستانه خواهد بود دولت و رحمت و قصور و حبور صفت و صورتش گه ادراک برتر از گوش روح و دیدهٔ حور چون بدو چشم نیک درنرسد چونش گویم که چشم بد ز تو دور مجد او داشت مر سنایی را در نثای سنای خود معذور سنایی غزنوی : دیوان اشعار : قصاید و قطعات : شمارهٔ ۱۰۳ - در صف خانگاه محمد منصور واقع در سرخس که وی در آن داروخانه و کتابخانه برای فقرا و درویشان بنیاد نهاد گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/27443