اشعث طماع عهد خود جمال قصه خوان آن که چون او طامعی در بحر و بر صورت نیست جمریانش ناگهان کشتند و هر فردی که بود رست از اخذ و جهید آن خر گدای زرپرست عقل چون تاریخ قتلش خواست از پیر خرد گفت هر فردی که بود از اشعث طماع رست محتشم کاشانی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/27555