اقضی‌القضاة عمر عبد العزیز راست جاهی کز آن ملائکه حرز حریز کرد او زبدهٔ جلال و چو تقدیر ذو الجلال ناچیز را ز روی کرامات چیز کرد تبریز کعبه شد حرمش را ستون عدل صدر فرشته خلق پیمبر تمیز کرد آری ز ابتدا حرم کعبه را ستون هم مکرمات عمر عبد العزیز کرد خاقانی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۱۰۱ - در مدح قاضی عمربن عبدالعزیز گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/27764