من رسیدم به لب جوی وفا دیدم آن جا صنمی روح فزا سپه او همه خورشیدپرست همچو خورشید همه بی‌سر و پا بشنو از آیت قرآن مجید گر تو باور نکنی قول مرا قد وجدت امراة تملکهم اوتیت من کل شیء و لها چون که خورشید نمودی رخ خود سجده دادیش چو سایه همه را من چو هدهد بپریدم به هوا تا رسیدم به در شهر سبا مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۸۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2808