یکی را دیدم اندر جایگاهی که می‌کاوید قبر پادشاهی به دست از بارگاهش خاک می‌رفت سرشک از دیده می‌بارید و می‌گفت ندانم پادشه یا پاسبانی همی بینم که مشتی استخوانی سعدی : مواعظ : مثنویات : شمارهٔ ۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/28280