چند گریزی ز ما؟چندروی جا به جا؟ جان تو در دست ماست،همچو گلوی عصا چند بکردی طواف، گرد جهان از گزاف؟ زین رمهٔ پر ز لاف، هیچ تو دیدی وفا؟ روز دوسه ای زحیر،گرد جهان گشته گیر همچو سگان مرده گیر، گرسنه و بی نوا مرده دل و مرده جو، چون پسر مرده شو از کفن مرده‌یی‌ست، در تن تو آن قبا زنده ندیدی که تا مرده نماید تو را چند کشی در کنار، صورت گرمابه را دامن تو پر سفال، پیش تو آن زر و مال باورم آن گه کنی، که اجل آرد فنا گویی که زر کهن، من چه کنم؟بخش کن من به سما می‌روم، نیست زر آن جا روا جغد نه یی بلبلی، از چه درین منزلی باغ وچمن را چه شد؟سبزه وسرو و صبا مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2829