رتبت و تمیکن صدر موئتمن همچو قدر و همتش بی‌منتهاست آفتابش در سخاوت مقتدیست واسمان را در کفایت مقتداست طبع شد بیگانه با آز و نیاز تا کفش با جود و بخشش آشناست دست او را خواستم گفتن سخیست باز گفتم نه غلط کردم سخاست ای جوادی کز پی مدح و ثنات بر من از مدح و ثنا مدح و ثناست عالمی از کبریایی سر به سر گرچه عالم سر به سر کبر و ریاست زحمتی آورده‌ام بار دگر گرچه روز و شب دلت در یاد ماست کار شاعر زحمت آوردن بود وانکه رحمت آورد کار شماست هست مستغنی ز شرح از بهر آنک شرح کردن زانچه می‌دانی خطاست بادت اندر دولت باقی بقا تا بقا از ایزد باقی بقاست انوری : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۳۸ - در مدح موئتمن سرخسی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/28369