در حدود ری یکی دیوانه بود سال و مه کردی به سوی دشت گشت در تموز و دی به سالی یک دو بار آمدی در قلب شهر از طرف دشت گفتی ای آنان کتان آماده بود زیر قرب و بعد ازین زرینه طشت قاقم و سنجاب در سرما سه چار توزی و کتان به گرما هفت و هشت گر شما را با نوایی بد چه شد ورچه ما را بود بی‌برگی چه گشت راحت هستی و رنج نیستی بر شما بگذشت و بر ما هم گذشت انوری : دیوان اشعار : مقطعات : مقطعات : شمارهٔ ۱۲۳ - فی‌الحکمة والنصیحة گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/28454