ای ملک پادشه شده ثابت‌قدم به تو بر امر و نهی تو قدمش را ثبات باد در ذمت ملوک جهان دین طاعتت واجب‌تر از ادای صیام و صلات باد واندر زمین مملکت از حرص خدمتت مردم گیاه رسته به جای نبات باد نعال بارگاه ترا گرد دستگاه بر جای نعل و میخ هلال و بنات باد در استخوان هرکه ز مهر تو مغز نیست از پای مال خاک رمیم و رفات باد بس بر جگر چو جان به لب آید ز تشنگیش آب ار رود ز نایژهٔ حادثات باد از آبهای دشمن تو اشک روشنست رخسارهٔ چو نیلش ازو چون فرات باد هر باد عارضه که به عرضت گذر کند با نامهٔ شفا و نسیم نجات باد ای پادشا سکندر ثانی و خضر تو این شربت مبارکت آب حیات باد انوری : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۱۴۰ - صاحب ناصرالدین دارو خورده بود او را تهنیت گفته گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/28471