خیک دل ما، مشک تن ما خوش نازکنان بر پشت سقا از چشمه جان پر کرد شکم کی تشنه بیا، ای تشنه بیا سقا پنهان، وان مشک عیان لیکن نبود، از مشک جدا گر رقص کند آن شیر علم رقصش نبود جز رقص هوا دورم ز نظر، فعلم بنگر تا بوی بود، بر عود گوا از بوی تو جان قانع نشود ای چشمه جان، ای چشم رضا مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2866