ز جنس مردمان مشمار خود را گرت یزدان زری دادست و زوری هنر باید چه روباهی چه شیری خرد باید چه قارونی چه عوری ز خشم غالب و از حرص با برگ همین دارند هر ماری و موری ز اسب و تخت تو رشکم نیاید نه من همچون توام کری و کوری چه رشک آید از آن چیزم که گردون اگر پیش آردت تلخی و شوری از این داغی بماند یا دریغی وزان دودی برآید از تنوری چو بر تختی جمادی بر جمادی چو بر اسبی ستوری بر ستوری انوری : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۴۵۹ - در مذمت کسی گفته گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/28790