راح بفیها و الروح فیها کم اشتهیها، قم فاسقنیها این راز یاراست، این ناز یاراست آواز یار است، قم فاسقنیها ادرکت ثاری، قبلت جاری فازداد ناری، قم فاسقنیها لب بوسه بر شد، جفت شکر شد خود تشنه تر شد، قم فاسقنیها الله واقی و السعد ساقی نعم التلاقی، قم فاسقنیها هر چند یارم، گیرد کنارم من بی‌قرارم، قم فاسقنیها ساقی مواسی، یسخوا بکاسی یحلف براسی، قم فاسقنیها در گوش من باد خوش مژده‌یی داد زان سرو آزاد، قم فاسقنیها کاسا اداری، عقل السکاری منهم تواری، قم فاسقنیها می گفت من خوش، وی گفت می‌چش ما در کشاکش، قم فاسقنیها مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۶۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2889