زشت کسی کو نشد مسخره یار خوب دست نگر پا نگر، دست بزن پا بکوب مسخره باد گشت هر چه درخت است و کشت وانچه کشد سر ز باد، خار بود خشک و چوب هر چه ز اجزای تو، رو ننهد سر کشد پای بزن بر سرش، هین سر و پایش بکوب چون که نخواهی رهید، از دم هر گول گیر خاک کسی شو کزو، چاره ندارد قلوب مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۱۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2935