ز میخانه دگربار این چه بوی است؟
دگربار این چه شور و گفت و گوی است؟
جهان بگرفت ارواح مجرد
زمین و آسمان پر های و هوی است
بیا ای عشق این می از چه خم است؟
اشارت کن خرابات از چه سوی است؟
چه میگویم؟ اشارت چیست؟ کینجا
نگنجد فکرتی کان همچو موی است
نیاید در نظر آن سر یکتو
که در فکر آنچه آید چارتوی است
چو زاندیشه به گفت آید، چه گویم؟
که خانه کنده و رسوای کوی است
ز رسوایی به بحر دل رود باز
که دل بحر است و گفتنها چو جوی است
خزینهدار گوهر بحر بدخوست
که آب جو و چه، تن جامهشوی است
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/2978