آن ره که بیامدم کدام‌ست؟ تا بازروم که کار خام‌ست یک لحظه ز کوی یار دوری در مذهب عاشقان حرام‌ست اندر همه ده اگر کسی هست والله که اشارتی تمام‌ست صعوه ز کجا رهد که سیمرغ پابسته این شگرف دام‌ست؟ آواره دلا میا بدین سو آن جا بنشین که خوش مقام‌ست آن نقل گزین که جان فزایست وان باده طلب که باقوام‌ست باقی همه بو و نقش و رنگ‌ست باقی همه جنگ و ننگ و نام‌ست خاموش کن و ز پای بنشین چون مستی و این کنار بام‌ست مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۸۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3005