این چنین پابند جان میدان کیست؟
ما شدیم از دست این دستان کیست؟
عشق گردان کرد ساغرهای خاص
عشق میداند که او گردان کیست؟
جان حیاتی داد کوه و دشت را
ای خدایا ای خدایا جان کیست؟
این چه باغ است این که جنت مست اوست؟
وین بنفشه و سوسن و ریحان کیست؟
شاخ گل از بلبلان گویاتر است
سرو رقصان گشته کین بستان کیست؟
یاسمن گفتا نگویی با سمن
کین چنین نرگس ز نرگسدان کیست؟
چون بگفتم یاسمن خندید و گفت
بیخودم من میندانم کان کیست؟
میدود چون گوی زرین آفتاب
ای عجب اندر خم چوگان کیست؟
ماه همچون عاشقان اندر پیاش
فربه و لاغر شده حیران کیست؟
ابر غمگین در غم و اندیشه است
سر پرآتش عجب گریان کیست؟
چرخ ازرق پوش روشن دل عجب
روز و شب سرمست و سرگردان کیست؟
درد هم از درد او پرسان شده
کی عجب این درد بیدرمان کیست؟
شمس تبریزی گشادهست این گره
ای عجب این قدرت و امکان کیست؟
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۲۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/3052